به یاد شهدا

"چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد"

به یاد شهدا

"چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد"

سلام خوش آمدید

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است

بسم ربّ الشهدا 

همونطور که میدونید، طی روزهای اخیر، عده ای از سرداران سپاه و هم رزمانشان در سوریه، به دست کثیف ترین موجودات روی زمین، به شهادت رسیدند. همچنین طی عملیات گروهک تروریستی جیش الظلم نیز، تعدادی از دلاور مردان نیروی انتظامی، سپاه و بسیج نیز به درجع رفیع شهادت نائل آمدند. بی شک شهادت بزرگترین آرزوی این عزیزان بوده و خوش به سعادتشون. ان شاء الله بتونیم به بهترین نحو و در زمانی مناسب، انتقام خون همه ی این عزیزان رو از دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی، بگیریم. 

بهونه ای شد که بگم، چندین سال پیش، مستندی از شهید محمد ابراهیم همت نگاه میکردم به اسم نقطه رهایی، فکر میکنم سه قسمت داشت. بخش هایی از این مستند، حکایت های کوتاهی عنوان می شد که برای خودم بسیار جالب بود، یکی از اونها، حکایت پروانه ها و شمع بود و این حکایت، چقدر شبیه به پر کشیدن عاشقانه شهدا به سمت معبودشان هست.. پیشنهاد میکنم ببینید.. 

مشاهده کلیپ حکایت شمع و پروانه ها

آری، آن که دارد خبری، بی خبر از خویش بُوَد..

لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۲۲
  • گمنام

بسم ربّ الشهدا 

روز دوم فروردین، گروه سرود نجم الثاقب در برنامه محفل یه سرود خیلی زیبایی رو اجرا کردن که به نظرم با توجه به حال و هوای برنامه و حضور مادران عزیز و گرامی شهدا، زیبایی اون چندین برابر شده بود،.. به قول مجری برنامه، بچه ی خودتو با هزاران سختی و آرزو و امید بزرگ میکنی و بعد بهش میگی مادر برو، برو در راه اسلام.. برو در راه امام حسین (ع)، برو در راه اعتقادات و حفظ ارزش ها و..، و اون مادر جوانش رو از دست میده.. 

تصمیم گرفتم این کلیپ رو در کانال "به یاد شهدا" قرار بدم تا دوستان گرامی دیگه هم بتونن ببینن و از این سرود زیبا لذت ببرن، ان شاء الله که ما شرمنده شهدا و خانواده هاشون نباشیم. خداوند این دختر کوچولوهای هنرمند رو هم حفظ بفرماید ان شاء الله. 

مشاهده کلیپ سرود مادر شهید

لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت

  • ۰ نظر
  • ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۲۰:۵۸
  • گمنام

بسم رب الشهدا

 

سلام عرض میکنم.. ضمن تبریک آغاز ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، قسمت شد دوباره بتونم بیام اینجا و فرصتی بدست بیارم برای نوشتن راجع به شهدا.. فکر کردم راجع به اینکه این مطلب رو در مورد کدام شهید بنویسم.. نمیدونم اسم شهید یوسف الهی خودش اومد تو ذهنم یا اینکه وقتی رفتم لینک وبسایت هایی که ذخیره کرده بودم بعدا بخونم، رو دیدم، به ذهنم رسید.. هرچی که بود، خیره ان شاء الله و امیدوارم این شهید عزیز برای ما دعا کنند خیلی که محتاج دعاشونیم و آنها هم از ما یاد کنند..

من اسم این شهید عزیز رو در کلیپ هایی که از حاج قاسم دیده بودم، شنیدم.. اونجایی که از امدادهای الهی این شهید ذکر میکردن، آدم واقعا به این فکر میکرد که چطور یک جوان با سن کم.. به چنین درجاتی میرسه.. واقعا من و امثال من فقط باید غبطه بخوریم که حتی 0.1 درصد از احوال این شهدارو هم درک نکردیم.. از ارتباط قوی ای که با خدا داشتند.. فراری بودن از گناه و هرچیزی که باعث میشد اونهارو از خدا دور کنه..

کلیپ زیبا و کوتاهی هست از این شهید که پیشنهاد میکنم اون رو ببینید..

سخنانی از رهبری عزیز و شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی پیرامون شهید حسین یوسف الهی..

دریافت

حرف آخرم قبل از نقل وصیت نامه این شهید عزیز، اینه که میدونم فاصله ها خیلی زیاده و همه میگیم ما کجا و اونها کجا.. اما باید سعی کرد و خواست و بهشون توسل کرد و ازشون درخواست کرد که کمک کنن ما حتی اگر شده به مقدار کمی، شبیه اونها بشیم.. شبیه اونهایی که بنده ی واقعی خدا بودن.. زندگیشون واقعا رنگ و بوی خدایی داشت و بخاطر همین هم جلوه های عجیبی در زندگی اونها میشه مشاهده کرد.. یکی از اونها که اخیرا دیدم در یک کلیپ این بود که چون محل مزار این شهید در کنار مزار شهید سلیمانی هست، در زمان اماده سازی مزار شهید سلیمانی، به طور اتفاقی مزار شهید یوسف الهی هم کمی دیوارش ریخته میشه و میبینن که پیکر این شهید، سالم هست و آری.. غیر از این هم اگر از این مردان خدا آدم ببینه، باید تعجب کنه.. وقتی وصیت شهیدی رو میخونید، احساس کنید داره با شما حرف میزنه.. یه حرف خودمونی میشه بعضی جاهاش.. شهدا زنده هستند و از دل ما خبر دارن.. پس از یادشون نبریم و بهشون توسل کنیم..

  • گمنام

بسم رب الشهدا

 

شاید 3-4 روز پیش هیچ وقت به این فکر نمیکردم که قراره چند روز بعد بیام اینجا و بنویسم.. دلم میسوزه از اینکه خیلی از شهدا و راهشون فاصله گرفتم.. هیچ توجیهی ندارم جز غفلت و فراموشی.. اما شاید مثل برخی نوشته های قبلیم.. اتفاقاتی باعث شد به خودم بیام و یاد این وبلاگم بیوفتم.. کمی تغییرات دادم و نوای وبلاگ رو از یکی از فیلم های شهید آوینی برداشتم.. فیلم که نه.. در واقع مقدمه ای بر مجموعه روایت فتح بود و داخلش اسامی شهدای روایت فتح رو می نوشت که طی چند سال تهیه این مجموعه مستند ها.. شهید شده بودند.. نوشتن این پست بهانه ای شد برای گفتن از سردار عزیزم..

 

وقتی خبر شهادتش رو شنیدم.. تا چند روز بدجوری حالم گرفته بود.. یادمه موقع نماز صبح بود که از زیرنویس تلویزیون فهمیدم.. باورم نمیشد.. همیشه وقتی کلیپ گریه های حاج قاسم برای شهدا رو می دیدم.. و خواهشی که از خدا برای شهادت داشت.. به این فکر میکردم که واقعا حاجی قراره چه موقعی شهید بشه و چطوری... و اما به دست کثیف ترین انسان های روی زمین خون این شهید عزیز ریخته شد و میلیون ها نفر از مردم در سرتاسر دنیا بخاطر این اتفاق گریستند و ناراحت شدن و طالب خون این عزیز شدند..

 

 

دوست داشتم تو این نوشته بیام یه کلیپ کوتاهی که تو راه پیمایی 22 بهمن دیدم و بعد از تو نت پیداش کردم رو براتون قرار بدم.. کلیپی که در فراغ از این شهید عزیز با نوای میثم مطیعی تهیه شده.. اگر دوست داشتید دانلود کنید و ببینید..

ان شاء الله اگر قسمت شد، مطالب دیگری در مورد این شهید عزیز خواهم نوشت..

 

مشاهده نماهنگ حاج قاسم کجایی؟... (به یاد سردار سلیمانی) | حاج میثم مطیعی

 

لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت

  • ۲ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۰۹
  • گمنام


بسم رب الشهدا




آری.. شهادت را جز به اهل درد نمی دهند..


لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت



  • ۰ نظر
  • ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۳
  • گمنام

بسم رب الشهدا


سلام می کنم به همه دوست داران شهادت ، شهدا و راهشان...

راستش خیلی دلم گرفته.. از چیزهایی که می شنوم و اینکه کاری از دستم بر نمیاد.. از اینکه می بینم بسیاری از جوونای خوبمون بعضی وقتها راه رو گم می کنن... دیگه همه یه جورایی می دونیم که به دوران ما میگن آخر زمان... چون جلوه هایی که در احادیث اومده برای ما روشن شده... می خواستم بگم در آخر زمان کار خیلی سخت میشه... یعنی همین تشخیص خوب و بد... این بنده رو سیاهی که اینارو می نویسه، فقط خدا میدونه که چقدر راه رو گم کرده... اما به برکت امام حسین علیه السلام و دعای شهدا... دوباره برگشته و براتون می خواهد از یه موضوع خیلی مهم بنویسه...

مطلبی که امروز دارم براتون می نویسم...تا به حال انقدر خاص بهش نپرداخته بودم...اما به خواست خدا امروز می خواهم از توی کتابام براتون از اهمیت ولایت فقیه از دیدگاه شهدا بنویسم...می دونید بچه ها من در زندگی گاهی وقت ها نرفتم دنبال اینکه به طور تخصصی چی درسته و چی غلط.. .چرا که واقعا برای یکی مثل من سخته بیام در مورد اونها به راحتی قضاوت کنم...چرا که به راحتی میشه آدم اشتباه کنه...راحت پای آدم میلغزه...

بخاطر همین هم چند سالی هست از الگوهای خاص خودم یاد گرفتم خیلی از مسائل رو...الگوهایی که خیلی هاشون از دنیا رفتن مثل پدربزرگم..مثل حاجی (مسئول هیئتمون که به رحمت خدا رفتند)...خیلی هاشون شهید شدند مثل همین شهدای عزیز میهن اسلامی مان...خیلی هاشون هم انسان های صالحی هستند که اطرافم زندگی میکنند و دلم با دیدنشون آروم می گیره...اینها الگوهای من هستند...شاید بگید چرااا ؟؟ ولی من قلبا بهشون ایمان دارم و قبولشون دارم...که در ادامه براتون بیشتر خواهم گفت...

مطلب رو به این صورت براتون می نویسم که از کتاب شهدا...براتون گلچین می کنم...حرفها و اعتقاداتشون...در مورد نزدیکانم هم براتون می نویسم...فقط از خدا می خواهم که کمکم کنه...اون طوری که باید بنویسم ، بنویسم...اگر در نوشتن این مطلب کم کاری کنم...خودم را نمی بخشم..سعی می کنم تا جای ممکن حق مطلب را ادا کنم...بخاطر همین فکر می کنم این طولانی ترین پستم در این وبلاگ باشد..

 

  • ۰ نظر
  • ۱۲ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۵
  • گمنام

بسم رب الشهدا



امشب از خبرها شنیدم که تعدادی از نیروهای هنگ مرزی شهرستان میرجاوه به علت درگیر شدن با اشرار مسلح به فیض شهادت نائل آمدند.. خداوند با اهل بیت این شهدای عزیز رو مشهور بفرماید و به خانواده هایشان صبر اعطاء کند. در این روزگار وانفسا، خبر شهادت مردان بزرگ این رو میرسونه که:

اگر آه تو از جنس نیاز است.. در باغ شهادت بازِ باز است..


لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت



  • ۰ نظر
  • ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۲۳
  • گمنام

سلام

بعد از چند ماه، بالاخره توفیق این را یافتم که چند خطی از شهدا بنویسم.. آنهایی که با خون خودشان اسلام را بیمه کرده اند.. آری.. آنانی که نزد پروردگارشان روزی می خورند.. به سراغ کتابهایم رفتم.. نمیدانم قسمت چه بود.. اما کتاب "هزار قلّه عشق" به دستم اومد.. این کتاب از حاج حسین خرازی می گوید.. بزرگ مرد جبهه های نبرد..


"هنگامی که صدای اذان را می شنید، با آن شلوغی خط و کارهای مهم می گفت: (می خواهم بروم موقعیت الله)"

حاج حسین می خواست به من بگه.. ای بنده خدا که دم از شهدا و اهل بیت میزنی.. نماز اول وقت رو فراموش نکن..

 
"در عین حالی که متواضع و خوش برخورد بود، اگر ما در کار خود کوتاهی می کردیم، آنچنان با قدرت با ما برخورد می کرد که سعی می کردیم تا چند روز ما را نبیند."

حتما بسیاری از شما می دانید که خیلی از مشکلات امروزی که ما و جامعه گرفتارش هستیم.. بخاطر همین کوتاهی در انجام وظیفه است.. همان چیزی که حاج حسین از آن بسیار ناراحت می شد..

" او تابع بی چون و چرای امام امت بود. خود را آزاد شده جنگ می دانست. در تمام ایام حضور خود در جنگ، بیش از هر چیز در تلاش بود تا رضایت امام خود را بدست آورد."

ناخود آگاه، یاد حاج حسن تهرانی مقدم افتادم.. همان کسی که آقا در موردشان فرمودند: حسن آقا، هر قولی که تا امروز به ما داد.. به آن وفا کرد..

"ما در درستی راهمان کوچکترین تردیدی نداریم. نباید زانوی ما بلرزد. باید قلبمان مطمئن باشد."

انشالله که بتوانیم در راهتان قدم بگذاریم حاج حسین..

این جمله ی او معروف است : "چیزی جز معنویت، جنگ مارا پیروز نکرد"

برسد به دست آن کسانی که آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی را شکست ناپذیر می دانند.. کسانی که فکر می کنند پیروزی در میدان جنگ تنها با داشتن برتری نظامی امکان پذیر است..

"یکی از خصوصیات مهم او ، اشدا علی الکفار بودن او بود. روحیه دشمن کشی داشت"

حاج حسن تهرانی مقدم: به روی سنگ قبرم بنویسید.. کسی که می خواست اسرائیل را نابود کند..

"همیشه می گفت: جنگ برای رضای خداست. پیروزی بدون رضایت خدا، ناراحتی دارد. و شکست با رضایت خداوند، خوشحالی."

ناخودآگاه حرفهای سردار خیبر در گوشم می پیچد.. همه چیزمان باید برای خدا باشد.. که اگر چنین شد.. چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم و شکست معنا ندارد..

"عاشق امام زمان (علیه السلام) بود و بارها با ذکر آن حضرت، حالت استغاثه به خود می گرفت و عرض ادب می کرد."

"خیلی خودش را کوچک می گرفت. روزی در خط بود که غذا آوردند. آتش خیلی سنگین بود. حسین آقا عقب وانت نشست و غذا تقسیم کرد"

من چه بگویم که این خود بزرگ بینی مارا بیچاره کرده است حاج حسین..

"همه چیز را در عشق به اهل بیت (علیهم السلام) می دانست."

حاج حسین.. برایمان دعا کن تا استوار تر از همیشه در راهتان قدم بگذاریم.. در راه خدمت به اهل بیت.. نوکری این بزرگواران..


لطفا صلواتی قرائت بفرمایید به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام و شادی ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت

  • ۰ نظر
  • ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۵۷
  • گمنام

سلام


داشتم کلیپی از شهید صفری تبار  می دیدم که شعری شبیه به این شعر می خواندند...

رفته بودم سفرى، سمت دیار شهدا، که طوافى بکنم گرد مزار شهدا

به امیدى که دل خسته هوایى بخورد، متبرک شود از گرد و غبار شهدا

هر چه زد خنجر احساس به سرچشمه‏ ى چشم، شرمگینم که نشد اشک، نثار شهدا

خشکى چشم عطش خورده، از آنجاست که من‏، آبیارى نشدم، فصل بهار شهدا

چون نشد شمع که سوزد دل سنگم شب عشق‏، کاش میشد که شود سنگ مزار شهدا

آخرین خط وصایاى دل من این است، که به خاکم بسپارید کنار شهدا

شعر خیلی به دلم نشست... هوای مزار شهدا به سرم زده.. می خواستم از شهید هادی بخواهم منو ببخشه... آقا ابراهیم من شرمندتونم به خدا... انقدر که دم از شهدا زدیم و عکسش عمل کردیم... هر روز چشمم به عکس شما میخوره، ولی بازم گناه چشم و گوش و... آقا ابراهیم برامون دعا کنید... روزگار سختیه..

می خواستم از شما مطلبی بنویسم برای رضای خدا.. همونطور که خودتون توصیه داشتین.. در مورد گمنامیتون..

 

  • ۱ نظر
  • ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۸
  • گمنام

سلام

از نماز اول وقت هرچقدر بنویسم باز هم کم است.. چند وقتی بود تو فکرم اسم شهید ابراهیم هادی بود.. تا اینکه کتاب به درستم رسید (شهید مارو طلبید).. الحمدالله..

نمیدونم ماجرای ولفجر مقدماتی ، کانال کمیل ، 5 روز جنگیدن بدون پشتیبانی تو کانال و تفحص و... رو می دونید یا نه... من شاید 1 سالی میشد می دونستم.. ولی نمی دونستم که این ماجرا با شهید ابراهیم هادی در ارتباط هست... تا اینکه وقتی کتاب رو خوندم فهمیدم ماجرا از چه قراره..

لذا توصیه می کنم کتاب "سلام بر ابراهیم" رو حتما حتما تهیه کنید و بخونید. واقعا خیلی نکات آموزنده ای داره. اون دسته از جوونایی که روی ظاهرشون حسّاسن حتما بخونن. انشالله که بتونیم پیروی کنیم. کتاب واقعا پر معنا و عالی هست و هر چه که بگم حق مطلب ادا نمیشه. من فقط برای اینکه بهانه ای باشه برای توصیه به نماز اول وقت ، مطالبی رو در مورد شهید هادی در زمینه نماز اول وقت می نویسم.

 




- شاید متن مقداری طولانی باشه ، ولی پیش خودمون فکر کنیم ، واقعا ارزشش رو نداره ؟؟  ارزش خواندن سیره شهدا آیا بالاتر از تماشای یک فیلم چند ساعته نیست ؟؟ پس بسم الله..

  • ۰ نظر
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۷
  • گمنام
به یاد شهدا

اینجا محّل درد و دل کردن با شهداست..
همانهایی که علی وار زیستند، عاشورایی جنگیدند و عاشقانه پرکشیدند..

اینجا می آیم تا دقایقی از عمرم را به شهدا اختصاص دهم..
به آنها فکر کنم و در راهشان قدم بگذارم.. ان شاء لله.

کپی برداری از مطالب با ذکر یک صلوات به نیّت سلامتی امام زمان (عج الله تعالی فرجه شریف) آزاد است.

التماس دعا

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی